18 آذر 1398
عصاي سفيدش را روي آسفالت هاي خيابان تكان ميداد و مسيرش را پيدا مي كرد.آرام و محتاطانه ارتفاع بلوار را هم با عصايش حس مي كرد چشمانم به در سرعت حركت تاكسي اين صحنه را اول صبح رصد مي كرد خدا را شكرت كه صبح را ميبينم بیشتر »
4 نظر