بنابر فرموده اهل معرفت برای دور ماندن از گناه این دو کار ضروری است :
۱-سکوت و کم حرف زدن.
۲-مشغول یکی از اذکار مانند صلوات یا استغفار شدن.
دانشمندی در بیابان به چوپانی رسید و به او گفت: چرا به جای تحصیل علم،چوپانی می کنی؟
چوپان در جواب گفت :
آنچه خلاصه دانشهاست یاد گرفته ام.
دانشمند گفت :خلاصه دانشها چیست ؟
چوپان گفت :پنج چیز است:
تا راست تمام نشده دروغ نگویم
تامال حلال تمام نشده، حرام نخورم
تا از عیب و گناه خود پاک نگردم، عیب مردم نگویم.
تا روزیِ خدا تمام نشده، به در خانهٔ دیگری نروم.
تا قدم به بهشت نگذاشته ام، از هوای نفس و شیطان، غافل نباشم
دانشمند گفت : حقاً که تمام علوم را دریافته ای ،هر کس این پنج خصلت را داشته باشد از آب حقیقت علم و حکمت سیراب شده است.
امام على (ع):
اگر نمازگزار می دانست تا چه حد مشمول رحمت الهی است، هرگز سر خود را از سجده بر نمی داشت.
غررالحکم، ح7592
حضور قلب در نماز
از آیت الله بهجت(ره) پرسیدم : راه رسیدن به حضور قلب در نماز چیست؟ ایشان پاسخ دادند: دو کار در کنار هم :
نمازگزار به وسوسه های شیطانی که غیر اختیاری پیش می آید، کاری نداشته باشد.
هروقت در نمازش توجه پیدا کرد، اختیاراً به غیر خدا توجه نکند.
سپس در توضیح این مطلب فرمودند: شیطان می خواهد اختیاراً انسان را متوجه غیر خدا کند. وقتی دید که در حال اختیار، به غیر خدا توجه نمی کند، او را رها مےکند.
محمدی ری شهری ، زمزم عرفان ، ص 86
وقتی امام جماعت ِ ملائکة الله میشوی . . . !
در ثواب الاعمال است كه حضرت صادق فرمود:
«كسى كه نماز كند با اذان و اقامه ،
دو صف از ملائكه پشت سرش نماز كند؛
و كسى كه نماز كند با اقامه بدون اذان،
پشت سرش يك صف از ملائكه نماز كند.»
راوى سؤال مىكند كه مقدار هر صفى چقدر است. فرمود:
«اقلش ما بين مشرق و مغرب است، و اكثرش ما بين آسمان و زمين است.»
آداب الصلاة ، صفحه 14
آثار شوم بعضى از رذائل اخلاقى
امام مجتبى عليه السلام فرمودند:
«سه چيز مردم را به هلاكت مى رساند:
۱-تكبّر،۲- حرص و آز،۳- حسد.
پس خودبينى و تكبر، دين انسان را از بين مى برد، همانطورى كه شيطان تكبر كرد و دينش نابود شد و منفور گرديد. حرص و آز دشمن شخصيت هر فرد است همانطور كه آدم ابوالبشر (بواسطه حرصى كه در وى به وجود آمد) از بهشت رانده شد. حسد (آرزوى زوال نعمت از ديگران) راهبر بدبختيها و تيره روزيها است، بواسطه حسد قابيل هابيل را كشت.»
الروائع المختارة، سيد مصطفى موسوى، ص116
آثار دهگانه قرائت سوره یس:
پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلم به امیرالمؤمنین فرمودند: ای علی! «یس» را بخوان که در آن ده اثر است: هر که آن را قرائت کند:
1) اگر گرسنه باشد سیرگردد؛
2) اگر تشنه باشد، سیراب گردد؛
3) اگر عریان باشد، پوشانیده گردد؛
4) اگر عزب باشد، ازدواج کند؛
5) اگر ترسان باشد، امنیت یابد؛
6) اگر مریض باشد، عافیت یابد؛
7) اگر زندانی باشد، نجات یابد؛
8) اگر مسافر باشد، در سفرش یاری شود؛
9) نزد میت خوانده نمی شود مگر اینکه خدا بر او آسان گیرد؛
10) اگر گمشده داشته باشد، گمشده اش را پیدا کند.
بنابر فرموده بزرگان اهل معرفت هر روز سوره یس را بخوانید و هدیه کنید به حضرت فاطمه زهرا علیها السلام
پیامبر اعظم (ص) میفرمایند:
ميت در قبر مانند كسی است كه در دريا غرق شده باشد، هرچه را ديد چنگ به آن ميزند، كه شايد نجات يابد.
و منتظر دعای كسی است كه به او دعا كند. از فرزند و پدر و برادر خويش.
و از دعای زندگان نورهايی مانند كوهها داخل قبور اموات ميشود.
و اين مثل هديه است كه زندگان از برای يكديگر ميفرستند.
پس چون كسی از برای ميتی استغفاری يا دعايی كرد، فرشتهای آن را بر طبقی ميگذارد و از برای ميت ميبرد و ميگويد:
اين هديهای است كه فلان برادرت يا فلان خويشت برای تو فرستاده است و آن ميت به اين سبب شاد و خوشحال ميشود.
احياءالعلوم
محمد لنسل یکی از اندیشمندان بزرگ اتریشی درباره امام خمینی (ره) و انقلاب می گوید
بی تردید انقلاب اسلامی امام خمینی (ره) نه تنها تصویر تازه ای از اسلام در اروپا ارائه کرد، بلکه حتی زندگی مذهبی غیرمسلمانان را هم دگرگون ساخت؛ به عبارت دیگر امروز حتی در اروپا نیز مذهبی بودن ارزش و معنای تازه ای یافته است
این عبارت را رئیس جمهور سابق اتریش در یک سخنرانی بیان کرد که انقلاب اسلامی به تمامی افراد مذهبی اعتبار و اتکاء به نفس تازه اس ارزانی داشت
منبع
کتاب عصر امام خمینی، صفحه ۷۲
تاثیر انقلاب در دین داری مردم جهان
«روبین وود زورث کاریس»، خبرنگار آمریکایی، در تشریح جریان ملاقات خود با امام خمینی (ره) در جماران در کتاب «زیباترین تجربه من» می نویسد:
«زمانی که امام خمینی (ره) از در وارد می شد احساس کردم که از لابه لای آن گردبادی از نیروی معنوی وزیدن گرفت. گویا در ورای آن عبای قهوه ای، عمامه مشکی و ریش سفید روح زندگی جریان داشت به طوری که همه بینندگان را محو تماشای خود کرد. در آن هنگام حس کردم که با حضور او همه ما کوچک شده ایم و گویا در سالن کسی جز او باقی نمانده است.
آری او بارقه ای از نور بود که در قلب و روح همه حضار رسوخ کرده بود. او تمام معیارهایی را که گمان می کردم می توانند مرا در تعریف و ارزیابی شخصیت و مقامش یاری کنند، در هم شکست. او با حضور خود آن قدر در ما تأثیر گذارد که احساس کردم تمام روح و جسمم را فرا گرفته است.
زمانی که بر روی صندلی خود نشست، احساس کردم که نیرویی از وجودش ساطع می شود؛ نیرویی بسان یک گردباد که اگر با دقت نگاه می کردی در می یافتی که نوعی آرامش مطلق در درون آن نهفته است. چرا که امام خمینی (ره) بسیار جدی و استوار و مسلط بود.
در عین حال او را آن چنان ساکت و آرام می یافتی که گویی نیرویی ثابت و استوار در درون او جریان دارد و البته این نیرو همان چیزی است که رژیم سابق ایران را به یک باره برچید. حال آیا چنین شخصیتی می تواند یک فرد عادی باشد؟ … من تاکنون هیچ یک از مردان بزرگ را برتر از این مرد و یا نظیر او ندیده ام
کمترین چیزی که می توانم بگویم این است که گویا او یکی از انبیای گذشته است و یا این که او موسای اسلام است و آمده تا فرعون کافر را از سرزمین خود براند