امام مهدی عجلالله تعالی فرجه شریف:
خدایا! وعدهاي را که به من داداهاي، برآورده کن و امر قيام مرا تمام فرما. قدمهايم را ثابت بدار و در سايه قيام من، جهان را پر از عدل و داد کن.
بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۱۳
چه خوش است صبح جمعه … ز کنــــار بیتـــــِ کعبـــه
بــه تمـــام اهــل عالــم … برسد صدای مهــ(عج)ــدی
آسیب شناسی مباحث مهدوی
مهدویت یک عقیده اسلامی،و راهبرد اساسی برای پیشرفت همه جوامع بشری و به ویژه جامعه بزرگ اسلامی است.
همه باید هوشیار باشند که برخی آسیب های فرهنگی،سبب انحراف در عقاید و باورهای مردم نشود و مفاهیم بلند مهدوی را به معنای پست و فرودست نکشاند،برای نمونه؛
1-تفسیر غلط از انتظار 2-تعیین وقت برای ظهور در حالی که زمان ظهور بر مردم مخفی است.امام باقر (علیه السلام)فرمودند:آن ها که برای ظهور تعییین وقت میکنند دروغ میگویند.(غیبت طوسی،ح411) ،
3-مدعیان دروغین که ادعای نیابت و ارتباط با امام زمان رادارند در حالی که امام زمان (عج الله تعالی فرجه)می فرمایند:در آینده عدهای ادعای مشاهده میکنند .آگاه باشید که هرکس قبل از خروج سفیانی و صیحه ادعای مشاهده کند،دروغگو است .اکمال الدین وتمتم النعمه ج2
4-تطبیق علائم ظهور برمصادیقی غیر حقیقی توسط برخی افراد و….
5-استعجال به معنای عجله کردن قبل از رسیدن وقت آن است.که در امر ظهور سبب نا امیدی و تبدیل حالت تسلیم او به گلایه مندی می شود.در حالی که ظهور از سنت های اللهی است و تحقق آن نیازمند اسباب و شرایط است.
6-انکار مهدویت از طریق خرافی و پوچ قلمداد کردن آن،انکار ولادت حضرت و…
7-تحریف از طریق تفسیر غلط اتتظاار و مردود دانستن انتظار ،ةنشان دادن چهره خشن از امام عصر و…
8-جایگزین سازی و… ازشیوه های اصلی دشمن در برخورد با فرهنگ مهدوی است.
دشمن از هر سلاحی استفاده می کند تا از رشد تفکر مهدویت در جامعه جلوگیری کند؛ابزارهای فرهنگی نظیر سایت ها و وبلاگ ها ومجلات وکتب و حتی فیلم هاوبازی های کامپیوتری عرصه ای است که دشمن برای تخریب فرهنگ مهدویت ازٱن ها بهره می گیرد.
دشمنان مهدویت می کوشند با انتقال اطلاعات نادرست به مردم عقاید منتظران را متزلزل نمایند
(برگرفته از کتاب نگین آفرینش)
واینگونه است که بعد از گذشت سال ها از زمان غیبت
زمین هنوز پذیرای قدومش نیست!!!
آقا اجازه! خسته ام از اینهمه فریب
از های و هوی مردم این شهر نانجیب
آقا اجازه! گندم و حوا بهانه بود!
آدم نمی شوند…! بیا: ماجرای سیب..
و باز برای اویی که ورای دیگران است:
آقا اجازه! این دو سه خط را خودت بخوان!
قبل از هجوم سرزنش و حرف دیگران
آقا اجازه! پشت به من کرده قلبتان
دیگر نمی دهد به دلم روی خوش نشان!
قصدم گلایه نیست، اجازه! نه به خدا!
»اصلا به این نوشته بگویید «داستان
من خسته ام فقط از «خاک»، از زمین
از طعنه های «آتش» و از آخرالزمان!
آقا اجازه! سیر شد از ما خدای عشق
از بس به جای داغ تو خوردیم حرص نان!
آقا اجازه! سنگ شدم، مانده در کویر
باران بگو که باز ببارد از آسمان
اهل بهشت یا که جهنم؟ خودت بگو؟
آقا اجازه هست؟! نه در این و نه در آن
«یک پای در جهنم و یک پای در بهشت»
در زیر دستهای نجیبت بده امان!
آقا اجازه…………………………..!
…………………………………….!
باشد! صبور می شوم اما تو لا اقل
دستی برای من بده از دورها تکان…
شب جمعه است و حسرت یک برگ برات
شب جمعه و دلم تنگ تو ای راه نجات
بازهم فاصله ها بغض گلوگیر شده است
السلام ای شه بی یار و قتیل العبرات
کلام آیت الله بهجت(ره):
امام زمان (عج) (عینُ النّاظره و اُذُنُه السّامِعَه ولِسانُهُ النّاطق و یَدُهُ الباسطَه: چشم بینا، گوش شنوا، زبان گویا و دست گشادۀ خداوند) است.
در رؤیت امام (علیه السلام) مقابله و محاذات شرط نیست؛ بلکه هر جا نشسته، بر اَرَضین سُفلی و سماوات سبع و مافیهنَّ و ما بینهنَّ اِشراف دارد. سبب غیبت امام زمان (عج) خود ما هستیم!
به افرادی که پیش از ظهور در دین و ایمان باقی می مانند و ثابت قدم هستند، عنایات و الطاف خاصی می شود.
لازم نیست که انسان در پی این باشد که به خدمت حضرت ولی عصر (عج) تشرّف حاصل کند؛ بلکه شاید خواندن دو رکعت نماز، سپس توسّل به ائمه (علیهم السلام) بهتر از تشرّف باشد.
ما در دریای زندگی در معرض غرق شدن هستیم؛ دستگیری ولیّ خدا لازم است تا سالم به مقصد برسیم. باید به ولیّ عصر (عج) استغاثه کنیم که مسیر را روشن سازد و ما را تا مقصد، همراه خود ببرد.
دعای تعجیل فَرج، دوای دردهای ما است
دعای تعجیل فَرج، دوای دردهای ما است. در زمان غیبت هم عنایات و الطاف امام زمان (عج) نسبت به محبّان و شیعیانش زیاد دیده شده؛ باب لقا و حضور بالکلیّه مسدود نیست؛ بلکه اصل رؤیت جسمانی را هم نمی شود انکار کرد! با وجود اعتقاد داشتن به رئیسی که عینُ الله الناظره است، آیا می توانیم از نظر الهی فرار کنیم و یا خود را پنهان کنیم؛ و هر کاری را که خواستیم، انجام دهیم؟! چه پاسخی خواهیم داد؟!
هر چند حضرت حجت (عج) از ما غایب و ما از فیض حضور آن حضرت محرومیم؛ ولی اعمال مطابق یا مخالف دفتر و راه و رسم آن حضرت را می دانیم؛ و این که آیا آن بزرگوار با اعمال و رفتار خود خشنود، و سلامی – هر چند ضعیف – خدمتش می فرستیم؛ و یا آن حضرت را با اعمال ناپسند، ناراضی و ناراحت می کنیم!
منبع:در محضر بهجت
یقین دعا در امر تعجیل فرج آن حضرت، مؤثّر است، اما نه لقلقه
اشخاصی را می خواهند که تنها برای آن حضرت باشند. کسانی منتظر فرج هستند که برای خدا و در راه خدا منتظر آن حضرت باشند، نه برای برآوردن حاجات شخصی خود!
اگر به قطعیّات و یقینیّات دین عمل کنیم، در وقت خواب و به هنگام محاسبه پی می بریم که از کدام یک از کارهایی که کرده ایم قطعاً حضرت امام زمان (عج) از ما راضی است؛ و از چه کارهایمان قطعاً ناراضی است. به طور یقین دعا در امر تعجیل فرج آن حضرت، مؤثّر است، اما نه لقلقه.
آری، تشنگان را جرعۀ وصال و شیفتگان جمال را آب حیات و معرفت می دهند. آیا ما تشنۀ معرفت و طالب دیدار هستیم و آن حضرت آب حیات نمی دهد، با آن که کارش دادرسی به همه است و به مضطرّین عالم رسیدگی می کند؟!
[ائمه (علیهم السلام)] فرموده اند: شما خود را اصلاح کنید، ما خودمان به سراغ شما می آییم و لازم نیست شما به دنبال ما باشید!
تا رابطۀ ما با ولیّ امر: امام زمان (عج) قوی نشود، کار ما درست نخواهد شد. و قوّت رابطۀ ما با ولیّ امر (عج) هم در اصلاح نفس است. روایت دارد که در آخر الزّمان همه هلاک می شوند به جز کسی که برای فرج دعا می کند. گویا همین دعا برای فرج، یک امیدواری است و یک ارتباط روحی با صاحب دعا است. همین، مرتبه ای از فرج است
چه قدر بگوییم که حضرت صاحب (عج) در دل هر شیعه ای یک مسجد دارد!هر کدام در فکر حوایج شخصی خود هستیم، و به فکر آن حضرت [امام زمان (علیه السلام)] – که نفعش به همه برمی گردد و از اهمّ ضروریّات است – نیستیم! از گناه ما و به خاطر اعمال ما است که آن حضرت [حضرت حجّت (علیه السلام)]، هزار سال در بیابان ها در به در و خائف است!
منبع:در محضر بهجت
آنچه از آیات سوره مبارکه قدر و روایات معتبری که در تفسیر آن وارد شده، استفاده میشود این است که فرشتگان در شب قدر، مقدرات یک سال را نزد «ولی مطلق زمان» میآورند و بر او عرضه میکنند.
این واقعیت از نخستین روز خلقت بوده و بر نخستین پیامبر و وصی او نازل میشده و تا قیام قیامت ادامه دارد. زیرا زمین از نخستین روز آفرینش تا برپایی قیامت بیحجت نخواهد بود و خداوند در شب قدر، مقدّرات امور عالم را به وسیله ملائکه و روح که اعظم ملائکه است، نزد آن حجت بر زمین (خواه پیامبر باشد و خواه وصی او) میفرستد.
در صدراسلام، در زمان حیات رسول خدا(ص)، محل نزول فرشتگان آستان آن حضرت بوده است و این امر مورد قبول همگان است و پس از آن حضرت به محضر امیرالمؤمنین(ع) و سپس ائمه اطهار(ع) یکی پس از دیگری و امروزه به محضر امام زمان حضرت ولی عصر مهدی موعود(عج) نازل میشوند و در هر سال تکرار میشود و انقطاعی ندارد، چنان چه از ظاهر آیه شریفه «تَنَزَّلُ الْمَلَائِکةُ وَالرُّوحُ» نیز تداوم این امر استفاده میشود، زیرا «تنزل» فعل مضارع بوده که دلالت بر استمرار و پیوستگی دارد، یعنی فرشتگان و روح، پیوسته و همواره فرود میآیند.
رشیدالدین میبدی مفسر معروف اهل سنت میگوید: برخی گفتهاند: این شب قدر در روزگاران پیامبر اکرم(ص) بود، سپس از میان رفت، اما چنین نیست، زیرا که همه اصحاب پیامبر(ص) و علمای اسلام معتقدند که شب قدر تا قیام قیامت باقی است.
عالم جلیلالقدر، طبرسی صاحب تفسیر مجمع البیان نیز روایتی را از ابوذر غفاری نقل میکند که گفت:
به رسول خدا(ص) گفتم: ای پیامبر، آیا شب قدر و نزول فرشتگان در آن شب، تنها در زمان پیامبران وجود دارد و چون پیامبران از دنیا رفتند، دیگر شب قدری وجود ندارد؟ فرمود: بلکه شب قدر تا قیام قیامت هست.
در اصول کافی در ضمن حدیثی از قول امام صادق(ع) چنین آمده است:
علی(ع) غالباً میفرمود: که هر گاه دو تن از اصحاب نزد پیامبر بودند و آن حضرت سوره «قدر» را با خشوع و گریه تلاوت میکرد، میگفتند: چه قدر در برابر این سوره حساسی؟
میفرمود: این حساسیت برای چیزی است که چشمانم (فرشتگان را در شب قدر) دیده و دلم (بیان هر امر حکیم را در آن شب) فهمیده و پس از من، جانِ این مرد اشاره به (علی(ع)) آن را دریافت خواهد کرد.
آنها میگفتند: تو چه دیدهای و او چه خواهد دید؟ پیامبر(ص) در پاسخ آنها روی خاک مینوشت:
«تَنَزَّلُ الْمَلَائِکةُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم مِّن کلِّ أَمْرٍ»
آنگاه میفرمود: پس از اینکه خدای متعال فرموده است: «مِّن کلِّ أَمْرٍ» (هر امری) آیا چیزی باقی خواهد بود؟
میگفتند: نه،
میفرمود: در شبهای قدر بعد از من هم آن امر نازل میشود؟
میگفتند: آری!
میفرمود: بر چه کسی نازل میشود؟
میگفتند: نمیدانیم،
پیامبر(ص) دست بر سر من میگذاشت و میفرمود: اگر نمیدانید، بدانید، آن شخص پس از من این مرد است.
بنابراین وقتی شب قدر در هر سال و تا برپایی قیامت ادامه دارد، پس باید صاحب شب قدر که بعد از پیامبر اکرم(ص) اوصیاء معصوم آن بزرگوار هستند، نیز برای همیشه وجود داشته باشند، چنان چه در احادیث وارد شده است. وگرنه فرشتگان بر چه کسی فرود آیند و کتاب تقدیر را نزد چه کسی بگشایند و مجاری امور را به اذن خدا به چه کسی، بسپارند؟ همان گونه که قرآن تا قیام قیامت هست، حجت خدا در زمین نیز باید وجود داشته باشد و معلوم است که پس از رحلت پیامبر اکرم(ص) این منصب و مقام به اوصیای او واگذار شده است.
علی(ع) درباره وجود شب قدر در هر سال و وجود حجت خدا و صاحب آن شب در هر عصر فرمود:
انّ لیلة القدر فی کلّ سنةٍ و انه ینزل فی تلک اللیلة امر السنة و ان لذلک الأمر ولاتاً بعد رسول الله(ص)،
شب قدر در هر سالی هست، در این شب امور همه سال (و تقدیرها و سرنوشتها) فرو فرستاده میشود، پس از درگذشت پیامبر(ص) نیز این شب صاحبانی دارد.
جالب اینجا است که در تفسیر حدیث ثقلین حتی اهل سنت نیز در مواردی به این حقیقت اعتراف کردهاند که وقتی قرآن برای همیشه تا قیامت هست باید از عترت پیامبر نیز که در این حدیث «عِدل» قرآناند کسی تا قیامت باشند، ابن حجر مکّی شافعی در کتاب «الصواعق المحرقه» می گوید: احادیثی که از پیامبر(ص) رسیده و در آنها تأکید شده است، بر پیروی از خاندان پیامبر و چنگ زدن به هدایت آنان، می فهماند که همیشه تا قیامت کسی از خاندان پیامبر وجود دارد که شایسته رهبری و هدایت است، چنان که قرآن نیز تا قیامت راهبر و هادی است و برای همین (که همیشه کسی از ایشان در جهان است) آنان سبب ایمنی و بقاء اهل زمین اند…».
حدیث ثقلین علاوه بر اثبات اصل امامت، تداوم آن را نیز اثبات میکند، زیرا در حدیث تصریح شده که قرآن و عترت ابداً قابل جدایی نبوده و از هم جدا نمیشوند و تا قیامت که در حوض کوثر بر رسول خدا وارد شوند، از هم جدا نمیشوند.
وقتی قرآن تا قیامت باقی است، قهراً عترت نیز باقی خواهد بود، لذا تمسک به هر دو لازم است و تفرقه بین آن دو باعث ضلالت و هلاکت میشود و اگر رهبر و امام و پیشوایی از عترت در زمین نباشد، مقدّرات امور هر سال در شب قدر بر چه کسی نازل شود؟ و ملائکه بر چه کسی نازل میشوند؟
مرحوم میرحامد حسین قدّس سرّه نیز از همین طریق، حدیث ثقلین را نه تنها دلیل بر امامت علی(ع) و امامت ائمه اثنا عشر(ع) به طور عموم گرفته است، بلکه آن را به طور اخص، دلیل بر امامت امام زمان(عج) گرفته است، چون بقای عترت با قرآن تا قیامت به وسیله حضرت ولی عصر(عج) خواهد بود، زیرا شهادت سایر ائمه(ع) مسلّم و قطعی است.
پس قرآن، شب قدر و وجود مقدّس انسانِ کامل که حجت خدا در زمین است، با هم ارتباط تنگاتنگ و ناگسستنی دارند و از مجموع آن چه گفته شد به روشنی معلوم شد که صاحب شب قدر در زمان ما حضرت ولی عصر حجت بن الحسن المهدی(عج) است و اوست که حجت خدا و وصّی اوصیاء و خلیفه رسول الله(ص) و معصوم از هر گناه و پلیدی است و تنها اوست که لیاقت چنین مقامی را دارد وگرنه مردم شأنیت و شایستگی چنین کاری ندارند که ملائکه یا ملک اعظم در شب قدر هر سال به نزد آنها فرود آیند و تقدیر امور را در محضر آنها انجام دهند، پس ناچار باید شخص معصوم و انسانی کامل به عنوان حجت و خلیفه خدا در زمین وجود داشته باشد تا این تقدیر امت و جهان در محضر او انجام گیرد، آن شخص یا پیامبر است یا وصی پیامبر و چون پیامبر اکرم و سایر جانشینان و اوصیا پیامبر اکرم(ص) رحلت کرده و از دنیا رفتهاند، قهراً باید حضرت حجه ابن الحسن(ع) زنده باشد و ملائکه بر او نازل شوند و تقدیر امور تا یک سال را رقم بزنند.
منبع: besuyezohur.ir
نگاه عامیانه به منجی،در همه ادیان وجود دارد،تصور کسی که سوار بر مرکب خواهد آمد ودنیا را تنها با اعجاز دستانش متحول می کند و لابد بی نیاز به همراهی مردم و هوشیاری آنها ،زمین و زمان را زیر و رو کرده و بی اعتنا به سنت های اللهی و همه آنچه در طبیعت حیات بشر است،سعادت را برای انسان به ارمغان می آورد….
یکی از آثار سوءنگاه عامیانه به موضوع منجی و مهدویت ،عدم اشاعه فرهنگ اصیل انتظار در جهان بشریت است.
وقتی ما سطحی نگاه کردیم،و تئوریهای حکومت آقا امام زمان (عج)را به صورت علمی بیان نکردیم و تحلیلی عالمانه ازموضوع مهدویت و منجی ارائه ندادیم؛کم کم این موضوع به یک امر خیالی و یا خرافی تبدیل شده و مانند یک سد بزرگ سبب میشود که نتوانیم فرهنگ اصیل انتظار را به ویژه در میان نخبگان اشاعه دهیم و ذهنها را به صورت دقیق متوجه این موضوع بکنیم.
وقتی نگاه عامیانه را کنار بگذاریم سوال ها یکی یکی می جوشند؛و فکر ها به کار می افتند…..
همه ما در اثر جوشش این سوال ها وسپس نزدیک شدن به پاسخ هاآن ها؛وظایف خود را در این زمان و برای زمینه سازی ظهور؛بهتر خواهیم شناخت.
منبع:انتظار عامیانه ؛عالملنه؛عارفانه/علیرضا پناهیان