تو بهار باش??
تا از هر ڪجا ڪه گذر ڪردی،
دلها جوانه بزنند و
گلــهاے اُمید سر برآرند …?
ساده زندگے ڪن و
سخاوتمندانه عشق بورز?
عمیق محبت داشته باش و
با مهربانے سخن بگو
و بقیه را به خدا واگذار ڪن …?
روزتون سرشارازمهرالهی
?????
رهبر انقلاب خطاب به آمریکا: شما متهم هستید، کرونا را ایجاد کردهاید
حضرت آیتالله خامنهای:
?آمریکایی ها چندبار گفته اند حاضرند کمک دارویی به ایران کنند و گفته اند فقط شما از ما بخواهید. این از حرفهای عجیب است. اولا خودتان دچار کمبود هستید. اگر دستتان باز است خودتان استفاده کنید. شما متهم هستید، این ویروس را ایجاد کرده اید. من نمی دانم این اتهام چقدر واقعی است. اما ممکن است دارویی وارد کشور کنید که این ویروس را ماندگار کند. شاید کسی را وارد ایران کنید تا اطلاعات خود را از میزان اثرگذاری این ویروس را تکمیل کند.
?کشور ظرفیت مقابله با چالش ها در هر سطحی را داراست. باید ظرفیت های داخلی شناسایی شود و افراد مومن و باانگیزه و جوان و متشرع به کار گرفته شوند.
سلام.به همه عیدتون مبارک
تورا خدا دعوام نكنيد تونظراتتون كه اين چيه /فقط جهت عوض شدن جو بود
یکم حس سرماخوردگی داشتم …
بلافاصله پشتش قرص خوردم، شربت خوردم، آب نمک غرغره کردم، سير خوردم، حلیم خوردم، آب جوش خوردم، بعدش شلغم خوردم، پنبه رو با روغن بنفشه فرو کردم تو دماغم، ویروسِ اومد بیرون گفت:
خدا ورت داره
یه دِقه اَمون بده
بذار ببینم از کجا باید برم بیرون?
داشتم جدول حل می کردم، یکجا گیر کردم:
"حَلّٰالِ مشکلات است؛ سه حرفی?”
پدرم گفت: معلومه، «پول»
گفتم: نه، جور در نمیاد
مادرم گفت: پس بنویس «طلا»
گفتم: نه، بازم نمیشه.
تازه عروس مجلس گفت: «عشق»، گفتم : اینم نمیشه.
دامادمان گفت: «وام»، گفتم: نه.داداشم که تازه از سربازی آمده گفت: «کار»، گفتم: نُچ.
مادربزرگم گفت: ننه، بنویس «عُمْر»، گفتم: نه، نمیخوره
هر کسی درمانِ دردِ خودش را میگفت، یقین داشتم در جواب این سؤال،
▪️پابرهنه میگوید «کفش»
▪️نابینا می گوید «نور»
▪️ناشنوا میگوید «صدا»
▪️لال میگوید «حرف»
و…
اما هیچ کدام جواب کاملی نبود
جواب «فَرَج» بود و ما هنوز باورمان نشده: تا نیایی گِره از کارِ بشر وا نشود…
اللهم عجل لولیک الفرج…
چند وقت این کلام رهبری بدجور مخیلم را به کار گرفته
شهادت مرگ تاجرانه است
انسان خواه ناخواه خواهد مرد
اما شهادت این زندگی را با خدا معامله کردند
وقتی درشب از پشت پنجره بیرون ساختمان را نگاه میکنی تمام پنجره های آپارتمان ها روشن هستند.هاهایی روی پنجره میکنی و به رسم قدیم نقاشی روی بخار روی شیشه می کشی.
یک خانه و یک دود کش و ….
مسلمان نیست کسی که سیر بخوابد و همسایه اش گرسنه!
آنقدر سفارش به همسایه می کردند که گویی ارث میبرند!
وقتی از خانه بیرون می آیم در حد یک سلام!
گاهی نمیدانم همسایه کناریمان کیست؟؟
میگفت بعد از اینکه اثاثشان را بردند و رفتند متوجه شدم فرزندانش یتیم بودند و خیلی شب ها…..
میگفت حالا اشکم در می آید وقتی یادم می افتد بوی غذایم ساختمان را برمی داشت!!
حالا میفهمم چرا قدیمتر ها غذای بو داری که میپختند بشقابی راهم به همسایه های اطراف می دادند.
بویژه تو این اوضاع و احوال که….
همه چراغ های آپارتمان های شهر من روشن است .اما هر خانه و چراغی قصه خود را دارد.
ترس از گذر عمر و كيسه خالي!
مثل آدمي كه كيسه اش به دوشش هست و هر چي دوست داره توش ميندازه ؛بعد از گذشت مسافتي ذوق جمع كردن وسايل مورد علاقش كم رنگ ميشه .بعد متوجه مييشه اي دل غافل!!! اينايي كه جمع كرده كه اصلا دلخوشي يه زماني بودند و الان علاقه اي به اون ها ندارم !!
اينكه اون چيزايي كه تا حالا جمع كردم نميشه تا آخر با خودم بيارم چون خراب ميشه و امكان حملش نيست.
تو اين گيرو واگير تصميم مي گيره يه سري به كيسه رو كولت بزني ؛ميبيني اي داد بيداد !!!كيسه سوراخ بوده و تا حالا باد هوا حمل ميكرده!!!!
حال روز خيلي از ما هستش.جواني دنبال جمع و جور كردن چيزايي بوديم كه ذوق جواني ما بود و.قتي سني ازمون گذشت ديگه دوستش نداشتيم.
واسه يه چيزائي جون كنديم و تلاش كرديم كه اصلا واسه ما ماندگار نيستند و آخر هم با كيسه سوراخ راهي يه سفري ميشيم كه قرار بوده از اينجا توشه برداريم!!!!
بعد خودمون را ميزنيم به اون راه و ميگيم فكر نكنيد ها من جوونم و حالا حالا وقت دارم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
منم جوونم حالا وقت دارم!!!!!!!!
اهالي كوثر بلاگ مي دانند,بعضي وبلاگ ها انقدر روان و پر هيجان مينويسند كه اگر هم نخواهي بهشون سر بزني انگشت مباركت قِل مي خوره و روي همون وبلاگ ايست قلبي مي كنه!!!!
پدر و مادرها مواظب تشویقهای خود باشند
? گاهی تشویق، موجب تولید ترس در انسان میشود
? زندگی از سرِ ترس، موجب ضعف و کاهش خلاقیت انسان میشود
? از غیرخدا نترسیم(ج۲) - ۲
? خیلی از آدمها به «زندگیکردن از سرِ ترس» عادت کردهاند، اینها مدام در ذهن خودشان دنبال یک مشکلی میگردند تا از آن بترسند و فکرشان را مشغول آن کنند. درحالیکه این ترسها موجب میشود آدم، ضعیف بشود و خلاقیتش از بین برود.
? اگر انسان خیلی از ترسهای رایج در زندگی را نداشته باشد، با خلاقیتِ بیشتر، زندگی خواهد کرد. مثلاً وقتی کارکردن یا درسخواندنِ شما بهخاطر ترسِ از فقر و کمبودهای دیگر نباشد، اگر کارگر باشید، کارگرِ خلاق کارخانه خواهید شد و اگر درس بخوانید، خیلی راحت، دانشمند خواهید شد.
? وقتی برای یک امتحان یا حل مسئله، جایزه میگذارند، استرس یا ترسِ از اینکه «مبادا این جایزه را از دست بدهم» موجب میشود خلاقیت افراد در حل مسئله، پایین بیاید. اما وقتی جایزهای در کار نباشد، معمولاً خلاقیت افراد در حل مسئله، بیشتر میشود.
? پدر و مادرها حتی در تشویقکردن بچهها هم باید مراقب باشند. در روایت هست، اگر در مقابل کسی از او تعریف کنی مثل این است که با خنجر به او ضربه زدهای (شرح ابنابیالحدید/ ۱۸ /۲۵۶) چرا این نوع تشویقکردن، بد است؟ چون در کنار این تشویق، یک ترس هم تولید میشود؛ ترس از اینکه «مبادا این را از دست بدهد» یا «ترس از اینکه در رقابت، عقب بماند» این ترسها را باید از زندگی زائل کرد.
?علیرضا پناهیان
?دانشگاه تهران - ۹۸.۱۰.۱۷