امام خامنه ای(دامت برکاته):
حوزه علمیه باید بر سه مبنا تحرک خود را افزایش دهدند و سازماندهی و نو آوری کنند؛
مبنای اول،فقه سنتی و جواهری است،که تعبیر امام بزرگوارمان بود. …….
مبنای دوم،تزکیه ی اخلاقی است؛که اگر در افراد حوزوی نباشد ،همان مساله دزدی است که با چراغ می آید و کار را مشکلتر می کند.این قسمت مستغنی از بیان است.
مبنای سوم،آگاهی های سیاسی است.اگر شما اعلم علما باشید ولی مشکل زمانتان را نشناسید،ولی زمانتان را نشناسید،محال است بتوانید برای جامعه ی اسلامی امروز مفید واقع شوید…..
اگر اطلاع نداشته باشیم که در جبهه بندی های امروز جهان چه جایگاهی داریم ؛نمی توانیم نقش واقعی خود را ایفا کنیم.
منبع(حضرت ماه،عظیم الیاسی ؛ص311)
هر ایده و مکتبی برای گسترش فکر خود از ابزارهای گوناگونی استفاده می کند. در میان این ابزارها نیروی انسانی نقش عمده ای بر عهده دارد. کسانی که می کوشند تا پیام مذهب خود را به گوش همگان برسانند. در مکاتب آسمانی که هر یک در حیطه زمانی معینی تعریف شده اند نیز این امر جاری است.
در اسلام هم که به عنوان آیینی جاودان به بشریت عرضه شده است، افرادی به چشم می خورند که کم یا زیاد توان خود را در راه پیشبرد آن مصروف داشته اند. اینان به تناسب قوایی که برای توسعه شعاع نورانی آخرین دین صرف کرده اند مستوجب تقدیر گشته بر گردن مسلمین حق سپاسگزاری پیدا می کنند.
یکی از افرادی که با هر چه در توان داشت به یاری اسلام و خاتم پیامبران صلی الله علیه و آله و سلم شتافت حضرت ام المؤمنین خدیجه کبری سلام الله علیها بود. این نوشتار برآن است تا با جستاری در زندگی این بانوی بزرگ اندکی از حقوق بی شمار ایشان را اداء نموده نسبت به شخصیت والای ایشان ابراز احترام کرده باشد.
● خاندان
خدیجه (فرزند خویلد) مادر حضرت صدیقه کبری فاطمه زهرا سلام الله علیها از خانواده ای اصیل و دارای شرافت در میان قریش بود که در قریش به علم و معرفت شناخته می شدند. اسدبن عبدالعزی پدربزرگ ایشان از برجستگان پیمان معروف به “حلف الفضول" بود .یکی دیگر از این افراد رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم بودند .
● ثروت، تجارت و آشنایی با پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم
خدیجه کبری علیهاالسلام اموال فراوانی از پدر به ارث برده بود و با آن تجارت می کرد و در این راه از مردانی درست کار مدد می جست. اموال وی را بیشتر از هشتادهزار شتر که در مناطق مختلف مانند حبشه و مصر پراکنده بودند، نوشته اند .
اداره کردن چنین مجموعه عظیم تجاری نمایه ای از قوت و تدبیراین بانوی بزرگ است. در بین کسانی که به عنوان کارگزاران امین خدیجه کبری علیهاالسلام به تجارت پرداخته اند نام محمد امین صلی الله علیه و آله و سلم نیز به چشم می خورد. ایشان در سن بیست و پنچ سالگی برای تجارت رهسپار شام شدند .
●ازدواج
با چنین سفرهایی برای خدیجه کبری علیهاالسلام آشنایی با روحیات حضرت رسول صلوات الله علیه حاصل شد. ایشان با وجود آنکه ثروتمندترین زن مکه به شمار می رفت و خواستگاران فراوانی از میان مردان ثروتمند داشت با رضایت کامل حاضر به ازدواج با محمد امین صلوات الله علیه گردید. هر چند این اقدام موجب تمسخر زنان قریش شد.
ازدواج با مردی فقیر و یتیم نشانگر آن بود که ایشان ارزش را در وجود کمالات روحی جستجو می کند نه در وفور ثروت دنیوی و این درسی است برای همیشه تاریخ . مراسم خواستگاری با حضور عموی پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم جناب ابوطالب علیه السلام و ورقة بن نوفل پسر عموی خدیجه که مردی دانشمند و گریزان از پرستش بت ها بود، انجام شد .
پس از خواندن خطبه عقد توسط حضرت ابوطالب علیه السلام پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم از جای برخواستند و آماده رفتن شدند. در این هنگام حضرت خدیجه به ایشان عرض کرد: إلی بیتک فبیتی بیتک و أنا جاریتک.به سوی خانه خود بیایید که خانه من خانه شما و خودم خدمتکار شمایم.
در نظر داشتن موقعیت اجتماعی و مادی حضرت خدیجه علیهاالسلام اهمیت این کلام را روشن می سازد که فردی در چنان جایگاهی چگونه نسبت به عظمت روحی حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم اظهارخضوع می کند. در مورد ازدواج های حضرت خدیجه درمیان محققین اختلاف به چشم می خورد. برخی از صاحبان تحقیق معتقدند ازدواج ایشان با پیامبر صلوات الله علیه اولین ازدواج ایشان بوده است.
مروری بر زندگی پرافتخار حضرت خدیجه کبری(سلام الله علیها)فرشته ای در کنار پیامبر(صلوات الله علیه و آله)
بعثت و نهایت همکاری با پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم
پانزده سال بعد از این ازدواج مهم ترین واقعه خلقت روی داد. محمد امین صلی الله علیه و آله وسلم به رسالت مبعوث گردید. خدیجه کبری سلام الله علیها اولین زنی بود که به دعوت الهی خاتم الانبیاء صلوات الله علیه و آله پاسخ مثبت گفت.
امیرالمومنین علی علیه السلام فرمودند: و لم یجمع بیت واحد یومئذ فی الاسلام غیررسول الله صلی الله علیه و آله و سلم و خدیجة و أنا ثالثهما .
آن روزها در اسلام هیچ خانه ای افرادی غیر از رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم و خدیجه و مرا که سومین آنها بودم در خود جای نداده بود. ایشان تمام ثروت خویش را تقدیم داشت و چنین گفت: جمیع ما أملک بین یدیک و فی حکمک، اصرفه کیف تشاء فی سبیل اعلاء کلمة الله و نشر دینه.همه آنچه دارم در اختیار شما و تحت فرمان شماست، آن را در راه بلندمرتبه ساختن فرمان خدا و گسترش دین او مصرف نما.
این گفتار ایشان و در پی آن عمل به گفتار شاید برای همه تلنگری باشد که یک ثروتمند حاضر شد تمام دارایی اش نه بخشی از آن را در اختیار هدفی مقدس قرار دهد آری او هر چه داشت در راه دین هزینه کرد و این گونه بود که به مقامی بلند نزد خداوند دست یافت.
می توان فعالیت های مهم خدیجه کبری علیهاالسلام را در مواردی خلاصه نمود:
۱) پشتیبانی مالی. همان گونه که بیان شد ایشان تمام ثروت خود را در اختیار شوی گرامیش صلوات الله علیه قرار داد و از این رهگذر نه چشمداشتی داشت و نه خود را صاحب اختیار در تصمیم گیری های پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم می دانست ، حمایتی همه جانبه و بی دریغ . در هیچ منبعی ذکر نشده که ایشان محدودیتی برای هزینه اموال اش قرار داده باشد و یا منتی متوجه رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم نموده باشد.
۲) امداد روحی. در شرایطی که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم مشغول به انجام رسالت الهی خویش بودند و در این راه آزار واذیت فراوان مشرکین شامل آزارهای روحی (مجنون ، ساحر و دروغگو خوانده شدن) و آزارهای جسمی (قطع فروش طعام ، زباله بر سر ریختن و دشنام و سنگ باران نمودن و …) به ایشان وارد می آمد ، این حضرت خدیجه علیهاالسلام بود که ایشان را تسکین می داد و مایه آرامش زندگی خصوصی شان می شد . اگر رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم درون منزل هم تحت فشار قرار می گرفتند ، کار بسیار سخت تر و موفقیت دورتر می گردید . این مطلب نیز بر عظمت شخصیت خدیجه کبری علیهاالسلام می افزاید.
۳) مشاورت. بنا بر نقل های مختلف خدیجه کبری علیهاالسلام در امور مختلف طرف مشورت سفیر الهی قرار می گرفت . این نکته نیز نشانگر قوت فکری و اعتقاد پیامبر خدا صلی الله علیه و آله وسلم به توانایی های ایشان است. کان رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم یسکن إلیها و یشاورها فی المهم من اموره .این گونه بود که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم در کنار ایشان آرامش می یافتند و در کارهای مهم شان با خدیجه مشورت می کردند.
نقش اموال خدیجه کبری علیهاالسلام در پیشبرد اسلام و یاری مسلمین به گونه ای مهم بود که در کتب مختلف شیعه و سنی از رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم احادیث مختلفی نقل شده و دانشمندان نیز به این حقیقت اذعان کرده اند.
از جمله می توان به این جمله محمد بن علوی دانشمند مالکی مذهب اشاره نمود: ما قام الإسلام إلا بسیف علی و أموال خدیجة .اسلام استوار نگشت مگر با یاری شمشیر علی ( علیه السلام ) و ثروت خدیجه ( علیهاالسلام )
از وجود اقدس پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم نیز این کلام را می خوانیم: ما نفعنی مال قط مثل ما نفعنی مال خدیجة هیچ ثروتی همانند ثروت خدیجه ( علیهاالسلام ) مرا سود نبخشید.
در این رابطه سخن فراوان است اما به جهت بنای این نوشته بر اختصار بیان آنها به زمانی دیگر موکول می گردد.
● واقعه ای مهم در زندگی خدیجه کبری سلام الله علیها
شاید بتوان یکی از مهم ترین وقایع را که عاملی بزرگ برای جاودانگی نام ایشان است ولادت ام الإئمه حضرت صدیقه کبری فاطمه زهرا سلام الله علیها به شمار آورد. این حادثه هر چند به صورت های گوناگونی نقل شده اما مضمون واحدی دارد.
هنگامی که درد زایمان به سراغ ایشان آمد به واسطه فرستاده ای از زنان قریش یاری طلبید. زنان قریش با سرزنش ایشان که به سخن ما اعتنا نکردی و با یتیم ازدواج کردی ، استمداد ایشان را رد کردند. در این هنگام چهار زن بلند قامت وارد اتاق شدند . آنها خود را این گونه معرفی کردند: ساره (همسر حضرت ابراهیم علیه السلام) آسیه (همسر فرعون) مریم (مادر حضرت عیسی علیه السلام) و کلثم (خواهر حضرت موسی علیه السلام). آنها گفتند: ما از سوی خداوند برای کمک به شما و بشارت به قدوم فرزندتان آمده ایم، در این فرزند و نسل او برکت قرار داده شده است .
این اتفاق از عنایت خداوند متعال به خدیجه کبری علیهاالسلام حکایت دارد . وقتی همه از یاری ایشان سرباز زدند فرستادگان الهی نصر خداوند را برای وی به ارمغان آوردند و معلوم ساختند که إن تنصروا الله ینصرکم .
● حسادت ها
در لابلای متون شیعه و سنی داستان حسادت برخی از همسران پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم به جایگاه خدیجه کبری علیهاالسلام نزد پیامبر صلوات الله علیه با اشکال گوناگون به چشم می خورد . البته رسول الله علیه وعلی آله السلام پاسخ آنها را می داده اند و برتری ایشان را نسبت به سایرین روشن می ساخته اند . از میان این موارد به نمونه ای اشاره می کنیم.
عایشه نقل کرده است که رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) از خانه بیرون نمی رفت مگر آنکه خدیجه (علیهاالسلام) را یاد می کرد و بر او به خوبی و نیکی مدح و ثنا می فرمود . روزی از روزها غیرت مرا گرفت و گفتم: خدیجه (علیهاالسلام) پیرزنی بیش نبود و خدا بهتر از او را به شما عوض داده است . پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) غضبناک شد به طوری که موهای جلوی سرش از خشم تکان می خورد، سپس فرمود: نه به خدا، بهتر از او را خدا به من عوض نداده است، ایمان آورد وقتی مردم کافر بودند، مرا تصدیق کرد زمانی که مردم مرا تکذیب کردند، در اموال خود با من مواسات کرد وقتی مردم مرا محروم ساختند و خدا از او فرزندانی روزی من کرد و از زنان دیگر محروم فرمود.
در منابعی هم آمده که عایشه پس ازاین اتفاق با خود چنین گفت: و الله لا أذکرها بسوء أبدا .سوگند به خدا که هیچ گاه او را به بدی یاد نخواهم کرد.
● احترام رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم
پس از وفات خدیجه کبری سلام الله علیها پیامبر علیه و علی آله السلام که تا ایشان زنده بود ، ازدواج دیگری نکرده بودند همسران متعددی (بنا به مصالح) اختیار کردند . اما همیشه نسبت به مقام والای آن همسر یگانه ادای احترام می نمودند و از ایشان به نیکی یاد می کردند . این تعلق خاطر به گونه ای بود که لطف پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم را شامل حال دوستان خدیجه کبری علیهاالسلام نیز می ساخت . از جمله آنکه هر گاه گوسفندی قربانی می کردند قطعه هایی را برای دوستان ایشان می فرستادند.
این فراز نیز خواندنی است: روی عن أنس قال: کان النبی (صلوات الله علیه) إذا اتی بهدیة قال: إذهبوا إلی بیت فلانة فإنها کانت صدیقة لخدیجة إنها کانت تحبها .این گونه بود که هرگاه برای پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) هدیه ای آورده می شد می فرمودند : این را برای فلان خانم ببرید او دوست خدیجه بود و ایشان را دوست می داشت.
● لطف خداوند به خدیجه کبری سلام الله علیها
جستجو در منابع حقایقی را برای پژوهشگر روشن می سازد که یکی از آنها لطف و عنایت خاص خداوند متعال به خدیجه کبری علیهاالسلام است . به برخی از این موارد اشاره می کنیم.
۱) جبرییل سلام الله علیه به پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم عرض کرد: یا محمد هذه خدیجة قد أتتک فاقرأها من ربها السلام و بشرها ببیت فی الجنة من قصب لا صخب فیه و لا نصب . ای محمد (صلی الله علیه و آله وسلم) این خدیجه (علیه السلام) است که نزد تو می آید . به او از جانب خداوند سلام برسان و او را بشارت ده به خانه ای در بهشت از جواهر که نه ناله ای در آن است و نه رنجی.
۲) پیامبر صلی الله علیه وآله و سلم به خدیجه کبری سلام الله علیها فرمودند: یا خدیجة … إن الله عزوجل لیباهی بک کرام الملائکة کل یوم مرارا . ای خدیجه خداوند عزوجل در هر روز چندین بار نزد فرشتگان بلند مرتبه اش به وجود تو مباهات می کند.
امثال این موارد فراوان است و همگی از مقام والای خدیجه کبری سلام الله علیها نزد خداوند متعال حکایت می کند.
● سرانجام
با رشد فزاینده گروندگان به اسلام، فشار مشرکین بر ملسمین بیشتر شد تا جایی که تمام مسلمین را به شعب ابی طالب فرستادند و آنها را در مضیقه شدید از نظر ارتباط و تهیه مواد غذایی قرار دادند. این کار تا سال دهم بعثت ادامه یافت. مسلمین در این مدت از اموال خدیجه کبری علیهاالسلام و جناب ابوطالب علیه السلام استفاده می کردند تا جایی که این اموال به پایان رسید.
یک سال مانده بود که با امضای صلح نامه مسلمین از شعب خارج شوند که دو مصیبت بر پیکره اسلام و نبی مکرم صلی الله علیه وآله و سلم وارد آمد. وفات حامی بزرگ ایشان جناب ابوطالب سلام الله علیه و درگذشت خدیجه کبری علیهاالسلام. سال وفات این دو اسوه جاودانه اسلام از سوی خاتم الأنبیاء “عام الحزن” نام یافت.
چهارده قرن از آن روزها می گذرد. جامعه مسلمین افراد سخت کوش فراوانی به خود دیده است اما نام خدیجه کبری علیهاالسلام نامی است که درخششی خاص دارد. زحمات این بانوی گرانقدر نباید از یادها و خاطره ها محو گردد. هرچند مزارایشان در مکه و در حجون همچون مزار فرزندان معصومشان علیهم السلام در بقیع به تیغ نادانی وهابیت تخریب گردیده است، اما نام و یاد آنها در دلهای همه سرسپردگان انسانیت و شرافت و خدمت جاودانه خواهد ماند.
منبع:پایگاه اطلاع رسانی بانوی جهان اسلام ام المومنین
قرآن هادی انسان
هنوز هم سخنان عمیق و بلند او راجع به قرآن از مسجد مدینه به گوش می رسد:قرآن کتابی است که دلائلش روشن،لطائف و دقائقش آشکار ،ظواهرش نورانی و پیروان آن مفتخر و مورد غبطه اقوام دیگرند.کتابی که پیروی از آن انسان را به سوی رضوان سوق می دهدو گوش جان سپردن به آن نجات را به ارمغان می آوردودر آن حجت های نورانی خدا و محرمات اللهی و فضائل تدوین شده اش و جملات کافی و وافی اش و نعمت های ارزانی شده اش و شرایع و احکام واجب وقطمیه اش و دلیل ها و براهین روشن و آشکارش بیان می گردد.
منبع:علل الشرائع ،ص248
سوم خردادروز آزادی خرمشهر گرامی باد.
دستاوردهاي فتح خرمشهر
۱- ظهور قدرت دفاعى ايران:
پيروزى نظامى ايران در عمليات بيت المقدس پس از ناكامى و شكست در دو مرحله كه مرحله اول آن بازدارندگى در برابر تجاوز دشمن و مرحله دوم، جلوگيرى از اشغال ۱۵ هزار كيلومتر از خاك ايران بود را مى توان به عنوان ظهور قدرت دفاعى ايران مورد توجه قرار داد. ماهيت پيروزى از نظر جغرافيا و ميدان درگيرى، زمان، روش دستيابى به آن (تاكتيك عمليات)، فرماندهى و كنترل و نيروهاى شركت كننده و همچنين بسيارى از موضوعات ديگر، هر كدام مقوله جداگانه اى است كه در صورت بررسى و كالبد شكافى هر يك مى تواند رخداد عظيم تاريخى را با شكلى در خور شأن آن جلوه گر سازد؛ به نحوى كه شايسته عمليات بزرگى باشد كه امام (ره) در ثمره آن فرمود: «خدا خرمشهر را آزاد كرد.»
۲- ثبات داخلى، بازدارندگى خارجى:
اقدامات مسلحانه منافقين و فرار بنى صدر منجر به ايجاد چالش هاى امنيتى و ارايه تصويرى ناامن و بى ثبات در داخل جمهورى اسلامى ايران گرديد و كشور را در مقابل مداخله خارجى آسيب پذير كرده بود. فتح خرمشهر توانست پايدارى سياسى و تامين ثبات سياسى در برابر چالش هاى امنيتى و مداخله خارجى را به ارمغان آورد. البته اين امر بيانگر نقش پراهميت مردم، مديريت دفاعى- امنيتى و سياسى كشور و نقش برجسته حضرت امام (ره) كه اين سه مقوله نيز هر كدام نيازمند پرداخت مستقلى است.
۳- ظهور ايران به عنوان يك قدرت منطقه اى:
از پيامدهاى فتح خرمشهر تاثير فوق العاده مهم سياسى نظامى آن بر روند تحولات سياسى نظامى منطقه است. اين امر كه منجر به تغيير برخى از معادلات منطقه اى شد، بيانگر ظهور قدرت جديد ايران به عنوان قدرتى تاثيرگذار بود. اين موضوع در صورت موشكافى مى تواند ابعاد منطقه اى فتح خرمشهر را بيشتر آشكار سازد.
۴- اثبات يك سبك موفق از جلوه ايمان در كشاكش سهمگين ترين ميدان:
الگوى تفكر و رفتار رزمندگان، شهدا و ايثارگران به عنوان يك فرهنگ ارزشى- حماسى بيانگر نقش بى بديل، ايمان، روحيه فداكارى و خلاقيت و ابتكار عمل در كسب پيروزى ها به ويژه فتح خرمشهر است كه براى هميشه در طول تاريخ مى تواند الهام بخش باشد.
امام باقر (ع) فرمود:امام علی (ع)با غلامش قنبر به بازار رفت و از فروشنده دو پیراهن به ارزش پنج درهم خواست،فروشنده گفت:دو عدد پیراهن دارم ،یکی به ارزش سه درهم و دیگری به ارزش دو درهم.
امیر المومنین (ع)فرمودند:هر دو را بیاور.سپس فرمود:ای قنبر تو پیراهن سه درهمی را بگیر.
قنبر گفت:گای امیر المومنان!شما زا من به آن سزاوارتری،چون برمنبر می روی و با مردم سخن می گویی،امام فرمودند:ای قنبر تو جوان هستی و خواسته جوانی داری ومن از خدایم حیا می کنم که خود را برتو مقدم بدارم. کتاب سبک زندگی اسلامی
در بزرگداشت مقام شیخ مفید(ره)
در بزرگی مقام شیخ مفید همین بس که دو توقیع از جانب امام زمان به ایشان رسیده است,شیخ مفید عمر با برکت خودش را در زمان غیبت صغری حضرت ولیعصر( ارواحناه له الفدا)می زیسته است .یعنی دوره ای که ارتباط با امام از طریق نواب برقرار بوده است.شیخ مفید را بزرگترین مدافع شیعه در زمان خود در مقابل با اشاعره ومعتزله و … میدانند.در بزرگی منزلت این عالم جلیل القدر توجه شما را به مطلب زیبای زیر جلب می کنم.
هنگامى که اين عالم بزرگوار از دنيا رفت ، با خط شريف امام زمان عليه السلام بر روى قبرش نوشته شده بود:
لا صوت الناعى بفقدک انه
يوم على آل الرسول عظيم
ان کنت قد غيبت فى جدث الثرى
فالعلم و التوحيد فيک مقيم
و القائم المهدى يفرح کلما
تليت عليه من الدروس علوم …؛
خبر دهنده مرگ خبر فقدان تو را نياورد، امروز بر آل محمد عليه السلام روز مصيبت بزرگى است .
اگر تو در ميان خاک قبر پنهان شدى ، علم و توحيد همراه تو اقامت کرد.
قائم مهدى عج خوشحال مى شود هر وقت که درسها و علوم تو را برايش مى خوانند کتابهاى تو را طالبان ، مورد مطالعه و بحث قرار مى دهند.
بالاخره در ضمن يکى از نامه ها توقيعات به شيخ مفيد رحمة اللّه مى نويسد:
ما به مناجاتهاى تو توجه داريم ، خداوند تو را به خاطر آن وسيله و موفقيتى که به تو از دوستانش بخشيد حفظ کند و از توطئه دشمنان نگهدارد.منبع:سایت پرسمان دینی
شهادت امام موسی کاظم تسلیت باد.
خداوند متعال يكي از مهم ترين ويژگي هاي انسان هاي الهي و پارساپيشه را، كظم غيظ و عفو از مردم مي شمارد و مي فرمايد:
والكاظمين الغيظ و العافين عن الناس و الله يحب المحسنين آل عمران/134؛ و خشم خود را فرو مي برند و از خطاي مردم در مي گذرند و خدا نيكوكاران را دوست دارد.
كظم غيظ در لغت به معناي بستن سر مشكي است كه از آب پر شده باشد و به طور كنايه در مورد كساني كه از خشم و غضب پر مي شوند و از اعمال آن خودداري مي نمايند، به كار مي رود. غيظ به معني شدت غضب و حالت برافروختگي و هيجان فوق العاده روحي است كه بعد ازمشاهده ناملايمات به انسان دست مي دهد.
حالت خشم و غضب از خطرناك ترين حالات است و اگر جلوي آن رها شود، در شكل يك نوع جنون و ديوانگي و از دست دادن هر نوع كنترل اعصاب خودنمايي مي كند و موجب مي شود كه بسياري از جنايات و تصميم هاي خطرناك از انسان صادر شود كه انسان يك عمر بايد كفاره و تاوان آن را بپردازد.( تفسير نمونه، 97،3)
انسان ها را مي توان در مواجهه با غضب، به سه گروه تقسيم كرد:
1. انسان هايي كه درهنگام غضب افراط مي كنند و از حد و مرز ايمان بيرون مي روند. اين گونه اشخاص همواره گرفتار اعمال ناپسند خود هستند و بسا كه پشيماني هم سودي به حال شان نخواهد داشت.
2. افرادي كه اساساً خشمگين نمي شوند و اصلاً قوه غضبيه خود را به كار نمي گيرند و در جاهايي كه حتي شرع و عقل هم براي آنان عصبانيت را لازم دانسته است، به هيچ وجه حركتي ندارند. اينان نه تنها عملي ناپسند و زشت انجام مي دهند، بلكه از افراد عصباني بدترند و افرادي بي غيرت و بي هويت تلقي مي شوند.
3. كساني كه براساس كمال وجودي خود هرگاه خشمگين شوند، از مرز اعتدال خارج نمي شوند. اينان با ايمان راسخ و اعتماد به نفسي كه دارند، هنگام بروز حالت عصبانيت بر وجودشان تسلط كامل دارند و تمام اعضا و جوارح آنان تحت فرمان و ايمان شان قرار دارد.
خشم مقدس
قرآن كريم هرگز اصل خشم را تخطئه نمي كند، بلكه خشم هاي مقدس را مي ستايد. اساساً خشم مقدس يكي از صفات الهي است كه نام هاي قهار و جبار حضرتش به آن اشاره دارد. امام باقر عليه السلام در مورد ويژگي هاي شيعيان علي عليه السلام مي فرمايد: إذا غَضُِبوا لم يَظلِمُوا.( تحف العقول، 534)
آن گرامي در سخن فوق نمي فرمايد كه شيعيان علي عليه السلام خشمگين نمي شوند؛ چرا كه خشمگين شدن اگر متعادل و در راه حق باشد، نه تنها ناپسند نيست، بلكه پسنديده و مورد رضاي حق هم خواهد بود.
درسيره رسول خدا صلي الله عليه و آله به نقل از امير مؤمنان عليه السلام آمده است كه : آن حضرت براي امور دنيا هرگز عصباني نمي شد، اما هرگاه براي حق غضبناك مي شد، احدي را نمي شناخت و خشم پيامبر صلي الله عليه و آله آرام نمي شد تا اين كه حق را ياري كند.( معراج السعاده، 226)
بهمن روزی است که کلمه توحید در وحدت کلمه به دست آمد و در نتیجه اعتصام به «حبلالله» طاغوت 2500 ساله فروریخت و مردم با اقتدا به نهضت کربلا که در آن خون بر شمشیر پیروز شد، با الله اکبر مسلسل به دستان را خلع سلاح کردند.
بزرگداشت 22 بهمن، یعنی، یادآوری ایثار، رشادت و شهادت طلبی امتی که با پیروی از سلاله حسین (ع) بسیاری از معادلات جهان مدرن را دستخوش تغییرات بنیادین کرد.
22 بهمن هر سال فرصتی استثنایی برای تجدید پیمان یک ملت با آرمانهای انقلاب خود و دالی بر عزم همگانی برای صیانت از این آرمان ها است.
22 بهمن هر سال، روز موعود عزت طلبان و مجاهدان برای عقد پیمانی دوباره بر ایستادگی بر سر اهداف والای انقلاب اسلامی است.
22 بهمن هر سال، روز ارج نهادن به عزت و شرافت ملی و روز تجسم و تجمیع اراده های سه نسل در مسیر نیل به مقاصد بزرگ است.
22 بهمن در کلام رهبر
«نظام جمهورى اسلامى متّکى به ایمان هاى مردم است، متّکى به محبّت هاى مردم است، متّکى به ارادههاى مردم است. کدام انقلاب را شما سراغ دارید که بعد از دهها سال، با حضور مردم در خیابانها و با شعارهاى مستحکم مردم، بزرگداشت براى سالگرد انقلاب گرفته بشود؟ حالا انشاءاللَّه روز 22 بهمن خواهید دید ملّت ایران باز هم در همه شهرها با استحکام مىآیند و فریاد خواهند زد استحکام خود را و نشان خواهند داد اقتدار ملّى را. مهم این است که ملّت ایران بداند که راز موفّقیّت او ایستادگى است؛ و ملّت ایران بحمداللَّه این را می داند؛ مهم این است که بداند راه امنیّت او نشان دادن اقتدار ملّى است؛ اقتدار ملّى را نشان بدهند. اقتدار ملّى مظاهرى دارد که مردم این اقتدار را در اجتماعات عظیم، در گرایش ها، در امثال همین تظاهرات 22 بهمن، در انتخابات گوناگون، نشان می دهند، این حضور را نشان می دهند؛ در پیشرفت هاى علمى نشان می دهند؛ و [در] همراهىهایى که با نظام جمهورى اسلامى می کنند؛ مهم این است. آن چیزى که امنیّت کشور را حفظ می کند، نشان دادن اقتدار ملّى است؛ وقتى که مردم اقتدار ملّى را به رخ دشمن کشیدند، دشمن دیگر نمی تواند [کارى بکند].
(بیانات در دیدار فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی ارتش 19 بهمن 92)
منبعhttp://www.mashreghnews.ir/fa/news/284592/