درسته كرونا اومد و زد به حال همه ما و تمام مراسمات شادي و مولوديه و روضه و اعتكاف و … را ازمون گرفت.
اما اين هنر ماست كه بتونيم دين را با زبان ديگر عرضه كنيم و مثل هر سال محرم با شور و نوا برگزار بشه.
جلوتر از حرف ولي نميريم و وقتي اقا ميگه بر اساس دستورات بهداشتي ميگيم چشم
و ميگيم چشم امسال هم محرم داريم شايد تجمع نباشه و مثل هر سال دسته عزا و روضه نباشه اما تكليف كه داريم صداي روضه شبانه كه از محفل خانوادگيمون بلند هست.پارچه عزا و سياه بر سر در خانه مان كه هست وفضاي و مجازي كه نگو ………….نهضت ادامه دارد
گوش كنيد سخنان استاد پناهيان را
براي اشك بر سالار شهيدان ، علاوه بر حضور قلب در مجلس روضه، نياز به تجسم احوال امام و كاروان كربلا هست. ايشان با اينكه از جايگاه رفيعي برخوردار بودند اما بدترين جسارت ها و اهانت ها به حضرات و مخدرات شد آن هم در مقابل چشم زن و بچه … .
تصور كن جلوي چشمان شما به همسرتان يا برادرتان يا بچه تان سيلي يا كتكي يا ناسزايي بگويند؛ چه ميكنيد؟
حالا بهتر در چشمانت اشك جاري مي شود وقتي روضه خوان ميگويد زينب كبري تا سر بريده برادر و بدن غرق بخون و چاك چاك او را در قتله گاه ديد، با صداي محزون فرياد زد وامحمدا اين حسين توست كه در خون غلتيده و باد بر بدنش خاك مي پاشد؛ اين حسين توست كه عبا و عمامه اش ربوده اند و اموالش به غارت برده اند … . پدرم به فداي آن مسافري كه سفرش بازگشت ندارد؛ پدرم فداي آن مجروحي كه زخمهايش دوا ندارد… .
همين كه با تجسم و تصور حال و جايگاه حضرات اشك در چشم جاري شود براي آمرزش گناهان و دريافت بهشت كافيست.
حال اگر اشك بر گونه جاري شد و ضجه زدم براي غربت امام و اسارت خواهر … چه قدر و منزلتي دارد صاحب اين چنين اشكي… . تو خود حديث مفصل بخوان از اين مجمل
نظر ارسالی از مدیریت استان لرستان
امام صادق علیه السلام فرمودند:
«آنگاه که اصحاب امام حسین علیه السلام شهید شدند و ایشان تنها ماند، فرشتگان بسوی خدا ضجّه زدند و گریه کردند و گفتند: پروردگارا! با حسین علیه السلام پسر پیغمبرت، چنین رفتار کنند؟ پس خداوند نور حضرت قائم (عجل الله تعالي فرجه) را به آن ها عرضه کرد و فرمود: «با مهدی انتقام او را میگیرم»
اصول کافی ج ١ ص ٤٦٥
أَیْنَ الطّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِکَرْبَلاءَ
✍علامه امینی می فرمودند:
مدتها فکرمیکردم که خداوند چگونه شمر ملعون را عذاب میکند؟ و جزای آن تشنه لبی و جگر سوختگی حضرت سیدالشهداعلیه السلام را چگونه به او میدهد؟ تا اینکه شبی در عالم رویا دیدم که امیرالمؤمنین علیه السلام در مکانی خوش آب و هوا، روی صندلی نشستن و من هم خدمت آن جناب ایستادهام، در کنار ایشان دو کوزه بود، فرمودند : این کوزهها را بردار و برو از آنجا آب بیاور و اشاره به محلی کردند :
که بسیار باصفا و با طراوت بود، استخری پرآب و درختانی بسیار شاداب در اطراف آن بود که صفا و شادابی محیط و گیاهان قابل بیان و وصف نیست. کوزهها را برداشته و رو به آن محل نهادم آنها را پرآب نموده حرکت کردم تا به خدمت امیرالمومنین علی علیه السلام باز گردم. ناگهان دیدم هوا رو به گرمی نهاده و هر لحظه گرمی هوا و سوزندگی صحرا بیشتر میشد، دیدم از دور کسی به طرف من میآید و هرچه او به من نزدیکتر میشد هوا گرمتر می شد گویی همه این حرارت از آتش اوست،
در خواب به من الهام شد که او شمر، قاتل حضرت سیدالشهداعلیه السلام است. وقتی به من رسید دیدم هوا به قدری گرم و سوزان شده است که دیگر قابل تحمل نیست، آن ملعون هم از شدت تشنگی به هلاکت نزدیک شده بود، رو به من نمود که از من آب بگیرد، من مانع شدم و گفتم: اگر هلاک هم شوم نمی گذارم از این آب قطرهای بنوشد.حمله شدیدی به من کرد و من ممانعت می نمودم، دیدم اکنون کوزهها را از دست من میگیرد لذا آنها را به هم کوبیدم، کوزهها شکسته و آب آنها به زمین ریخت چنان آب کوزهها بخار شد که گویی قطره آبی در آنها نبوده است،
او که از من ناامید شد رو به استخر نهاد، من بیاندازه ناراحت و مضطرب شدم که مبادا آن ملعون از آب استخر بیاشامد و سیراب گردد، به مجرد رسیدن او به استخر، آب استخر خشک شد چنان که گویی سالهاست یک قطره آب در آن نبوده است. درختان هم خشک شده بودند او از استخر مأیوس شد و از همان راه که آمده بود بازگشت. هرچه دورتر میشد، هوا رو به صافی و شادابی و درختان و آب استخر به طراوت اول بازگشتند.
به حضور امیرالمؤمنین علیه السلام شرفیاب شدم، فرمودند: خداوند متعال این چنین آن ملعون را جزا و عقاب میدهد، اگر یک قطره آب آن استخر را مینوشید از هر زهری تلخ تر و هرعذابی برای او دردناک تر بود. بعد از این فرمایش از خواب بیدار شدم.
تا که پرسیدم زقلبم عشق چیست
در جوابم اینچنین گفت و گریست
لیلی و مجنون فقط افسانه است
عشق در دست حسین بن علیست
امام محمد باقر (ع) فرمودند:
اى جابر!هر كس ماه رمضان را دريابد و روزهاى آن را روزه بگيرد و پاسى از شب هاى اين ماه را به دعا بپردازد، و دامن و زبان خود را از آلودگى به حرام نگهدارد، و چشمش را از هر چه حرام الهى است بپوشاند، و از آزار ديگران بپرهيزد، مانند روزى كه از مادر زاده شده است از گناهان پاك مىشود.
مىگويد:عرض كردم:فدايت گردم!
اين چه حديث نيكويى است، حضرت
فرمود:و اين چه شرط سختى است…
ثواب الاعمال/ص۱۷۸
فرزند روزه اولی دارم، ایشان را چگونه برای ماه مبارک رمضان آماده کنم؟
پاسخی کوتاه به این سوال:
1⃣ ای کاش جشن تکلیف فرزندانمان را با آغاز ماه رمضان بگیریم،
یعنی در آغاز ماه رمضان یک فضای عبادی خیلی زیبایی ایجاد کنیم. وگرنه یک فضاسازی خوب جشن گونهای را در آغاز ماه رمضان ایجاد کنید تا ماه بندگی خدا به صورت خاطرهی خوب برای بچهها شکل بگیرد.
2⃣ اولین سحری را به پیشنهاد بچهی روزه اولیمان انتخاب کنیم.
خود این، حس خوب و عزت نفس و اعتماد به نفس در بچه ایجاد میکند.
3⃣ از خاطرات خوب خودمان در دورانی که روزه میگرفتیم - مخصوصا روزههای اولمان - برای او بگوییم.
ابته از جنبههای مثبت، نه اینکه مثلا بگوییم: ” اولین روزهای که گرفتم ظهر کم آوردم!”
4⃣ برای اولین افطار بچهها هم خوشایند سازی کنیم،
مثلا بگوییم:
“برایمان دعا کن، برای پدربزرگت که فوت کرده دعا کن” یا اینکه دعای قبل از افطار را او بخواند و ما هم تکرار کنیم یا یک سری مراسمهایی که باعث شود او در کانون توجه قرار بگیرد و اینکه بندگی او رسمیت پیدا کرده اتفاق بیفتد.
خیلی هم جالب است که به او بگوییم:
“الآن که روزه میگیری دعوتنامهی رسمی از جانب خدا برایت آمده، نه اینکه من بابا یا مامان بگویم روزه بگیر یا نگیر، خود خدا دعوت کرده روزه بگیری، الآن دیگه تو ملحق به کسی نیستی تو الآن مستقیما به خدا ملحق شدهای".
5⃣ خوب است پایان اولین روزهی بچهها برایشان هدیهای بگیریم.
? بعضی از پدر و مادرها صبر میکنند و در پایان ماه رمضان #هدیه میگیرند. این هم خوب است ولی اینکه اولین روز هدیه بگیریم، حس خوبی در او ایجاد میشود.
در پاداش دادن به بچهها میگویند: “دست به نقدش خوب است".
خدا هم پاداش را آناً میدهد.
“استاد تراشیون”
?از محضر حضرت آیت الله سید عبدالکریم کشمیری رحمة الله عليه سوال شد:
⭕️دستوری برای قرب به امام زمان علیه السلام و نزدیک شدن به آن حضرت بفرمایید؟
◀️پاسخ:
خلوت با حضرت…
?هر روز یک ساعت با حضرت خلوت کند.
?یک جای خلوت، متوجه به حضرت بشود.
? زیارت سلام علی آل یاسین را بخواند.
بعد هم زیاد بگوید:
?«یا صاحب الزمان اغثنی یا صاحب الزمان ادرکنی»
?«المستعان بک یا بن الحسن» زیاد بگوید.
? توسل بکند به ایشان؛ به خودی خود رفاقت پیدا می شود.